بخشی از نوشته های من

حرف های که نمیشه تو دفتر نوشت...

بخشی از نوشته های من

حرف های که نمیشه تو دفتر نوشت...

بعضی وقت ها لازمه که حرف بزنی
اما هیچ کسی حتی نباید بفهمه که تو به این ها فکر میکنی!
پس نباید از خودت نشونی بگذاری...

باید ناشناس بنویسی فقط بنویسی تا خالی باشی..

بایگانی
آخرین مطالب
  • ۰
  • ۰

تحمل می کنم...

دلم شکست امروز... 
منتظر یه نشونه بودم، یه کلمه که بگی دوری من برات سخته.. 
میدونم خودخواه م که میخواستم بخاطر دور شدن مون ناراحت بشی،ولی میخواستم! دلم میخواست بهم ثابت کنی که برات مهمه...ک حداقل دوستت م..
اما نشد! 
نمیتوانم در مورد ش صحبت نکنم و چقدر سخت بود حرف زدن!
دیگ جلو ی تو هیچ غروری ندارم 
با یه دل شکسته فقط سعی کردم که درست بشه که بتونیم حداقل با  هم حرف بزنیم...
دور بودن سخته 
اما من تحمل میکنم 
من برای دور شدن های بزرگتری آماده م 
تحمل میکنم...
  • ۹۵/۱۲/۲۵
  • z. n.n

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی