نمیدونم اولین بار کی بود که فکر کردم بهت...
از همون اول از فکرش ترسیدم!
دفتر های زیادی دارم که می نویسم اما همیشه از نوشتن در مورد تو ترسیدم!
تا اینکه خودت بهم یاد آوری کردی وبلاگ داشتن رو...
پس حرف های نگفتم، ترس هام رو اینجا می نویسم تا شاید یکم راحت تر بشم...
به امید خدا
- ۹۵/۱۲/۱۱